جستجو
-
۱تصویر
نامه به فرزند
نامه ای به فرزند، احتمالا از خدیجه سلطان خانم، گزیده متن: فرزند مهربان عزیزتر از جانم، فراق تو ای مایه زندگانی ندانی که با من چها می کند. آنی از خیال شما بیرون نمی روم و پیوسته منظور نظرم هستید. امیدوارم که حضرت احدیت شما را در غربت سلامت و در حفظ و حمایت خود مصون فرماید. از حال من بخواهید معلوم بود حال کسی کز تو بود دور. عجالتاً جز دوری و مفارق شما ملالی ندارم و خیال خود را به انتظار وصول مکاتبات شما خوش دارم که خطی از شما برسد و مرا چند روز خوشوقت دارد. البته از نوشتجات و شرح حالات خودتان بی خبرم نگذارید. نورچشمان همگی سلامت هستند مخصوصاً میرزا محمود خان سلام می رساند. این آقای بی انصافت...
-
۱تصویر
بخشی از یک نامه
گزیده متن: اجزا دو سه روز است وارد شده، مستوفی آمد با رئیسش حاجی دائی که رفته بود تا سومالی برای خواجه ولیعهد به دو هزار تومان خرید شریف مکه گرفته و دو روز حبس کرده و پولش را می خواست ندهد به هزار زحمت داد. آقا در این سفر چهار تا کنیز آورده، یکی را به خاله جان داده که بزرگ و بلوچ است، سه دیگر، دو تا بلوچ است که یکی شیش هفت سال است که از همه بهتر مال میرزا محمود خان است و دیگری که به اسم من است ده دوازده ساله که خیلی بد و شیطان است، دیگری هم بمباسی است که خیلی احمق است، مال مادمازل است. اینها را مبشر نظام فرستاده دو تا هم با مال ما مجیرالسلطنه فرستاده. آقا برای فدوی یک کاکا آورده به اسم...
-
۱تصویر
نامه
گزیده متن: قربان حضور مبارکت شوم، کارت پستال خط مبارک حضرت عالی رسید، کمال افتخار و سرافرازی حاصل گردید. از حالت این فدوی خواسته باشید لله الحمد سلامتی حاصل است و ملالی نیست به جز محرومی از فیض حضور مبارک. آقایان سلامت هستند ولی ماشااله آقای میرزا محمود خان امروز نگذاشت کاغذ را بنویسم، بنده را که اینقدر کوبیدند که دیگر حالی نماند. بدون معطلی به هر کس که می رسند با هرچه که دستشان هست می زند. امروز انگشت سبابه بنده بریده و نمی توانم درست عریضه عرض کنم. قلم را عاریتی در دست گرفته، محض ترک نشدن عریضه عرض شد و در کارت پستال مرقوم فرموده بودند که کاغذ نمی نویسی، بنده همیشه اسباب دردسر جنابعالی...
-
۱تصویر
تاج الملوک و هما فرمانفرماییان به همراه محمود خان نظام مافی
از راست: تاج الملوک فرمانفرمائیان، محمود خان نظام مافی (پسر خدیجه سلطان و رضا قلی خان نظام السلطنه)، و هما فرمانفرمائیان؛ تاج الملوک و هما دختران زهرا سلطان و عباس میرزا سالار لشکر بودند و محمود خان برادر زهرا سلطان بود.
-
۱تصویر
محمد علی نظام مافی (سالار معظم) به زهرا سلطان عزت السلطنه
محمد علی نظام مافی (سالار معظم) به خواهرش، زهرا سلطان عزت السلطنه، گزیده متن: همشیره عزیزم، رقیمه جات شریفه در این مدت رسیده اند و مایه کمال مسرت و شعف و خرسندی گردیده اند. اگر در تحریر جواب کوتاهی شده است همانا تغییر مکان و مسافرت به فنلاند و اسباب جمع آوری در شهر مانع بودند. حالا که به حمدالله قدری خارج شده ام به این مختصر زحمت می دهم. لله الحمد سلامتی حاصل است و خیلی خوش میگذرد. میرزا محمد تقی خان پس فردا به سلامتی باید وارد شود. اخبارات تازه ندارد به جز اینکه در سفارت به زودی مایه ماست برای ما خواهند فرستاد و آن وقت اگر بتوانیم ماست و دوغ درست کنیم تمام تابستان را ماست و دوغ خواهیم...
-
۱تصویر
زهرا سلطان عزت السلطنه به محمد علی نظام مافی (سالار معظم)
نامه زهرا نظام مافی (زهرا سلطان عزت السلطنه) به برادرش، محمد علی نظام مافی (سالار معظم)؛ گزیده متن: قربانت شوم، این هفته هیچ کاغذی از شما نرسیده است. انشاءالله وجود مبارک قرین صحت و سلامت است. اگر از حالت حضرت علیه عالیه خانم دامت شوکتها و متعلقین خواسته باشید، بحمدالله همگی سلامت هستیم. محمود خان و معصومه خانم سلامتند. اما حالا چندان به میل درس نمی خوانند و باید به زور آنها را بفرستیم به مکتب چون آن میرزای قدیمشان که با عمه اش رفته است به مشهد و این معلم تازه را دوست ندارند. از حضرت اشرف آقا کاغذ می رسد بحمدالله سلامت هستند، اما حالا مثل اوایل رفتن شان که تعریف می نوشتند، در روزنامه ها...
-
۱تصویر
عزت السلطنه و خانواده
از راست: کودک: شناخته نشده، عباس میرزا سالار لشکر (پسر عزت الدوله و عبدالحسین میرزا فرمانفرما)، ممه خانم (تایه زهرا سلطان)، زهرا سلطان عزت السلطنه (همسر عباس میرزا)، معصومه خانم نظام مافی، هما فرمانفرمائیان (دختر زهرا سلطان و عباس میرزا)، و محمود خان نظام مافی. زهرا سلطان، معصومه خانم، و محمود خان فرزندان خدیجه سلطان و رضا قلی نظام السلطنه بودند.
-
۱تصویر
رضا قلی خان نظام السلطنه به زهرا سلطان عزت السلطنه
رضا قلی خان نظام السلطنه به دخترش، زهرا سلطان عزت السلطنه؛ گزیده متن: هو، فرزند عزیزتر از جان من، اینکه جواب مراسلات شما به تأخیر افتاد به واسطه کثرت ابتلای من بود که فرصت هیچ کاری ندارم. چند روز بود استعفا داده بودم پذیرفته نشد. علی العجاله خانم، معصومه و تقی و محمود را نوشته ام با کالسکه چاپاری از راه همدان بیایند آنجا دو سه روز مهمان شما و هما باشند و انشاءالله بعد از دو سه روز همه با هم بیایید بروجرد یک چند روزی از ملاقات شما محظوظ شوم. از قراری که حضرت والا فرمانفرما نوشته بود هما قدری تب داشته، امیدوارم تا کنون به کلی رفع شده باشد. گمان می کنم خانم و بچه ها تا آخر ماه از طهران حرکت...
غربال
- D شروع از اول
نوع
موضوع
- نامه نگاری(۶)
- بچه(۴)
- کلاه(۲)
- کفش(۲)
- لـله(۲)
- لباس(۲)
- عکس دسته جمعی(۲)
- سفر(۲)
- زن و شوهر(۲)
- تزئینات و آرایش مو(۲)
- تحصیلات(۲)
- برادر و خواهر(۲)
- کتاب(۱)
- مکتب و مدرسه(۱)
- موسیقی(۱)
- فرش(۱)
- غذا(۱)
- عینک(۱)
- عروسک(۱)
- شعر(۱)
- بیشتر
- نامه نگاری(۶)
- بچه(۴)
- کلاه(۲)
- کفش(۲)
- لـله(۲)
- لباس(۲)
- عکس دسته جمعی(۲)
- سفر(۲)
- زن و شوهر(۲)
- تزئینات و آرایش مو(۲)
- تحصیلات(۲)
- برادر و خواهر(۲)
- کتاب(۱)
- مکتب و مدرسه(۱)
- موسیقی(۱)
- فرش(۱)
- غذا(۱)
- عینک(۱)
- عروسک(۱)
- شعر(۱)
- سیاست و دولت(۱)
- زبان فرانسه(۱)
- خدمتکار(۱)
- حیوان(۱)
- حجاب(۱)
- حج (۱)
- بیماری(۱)
- برده(۱)
- اسلحه(۱)
- اسب و اسب سواری(۱)
- آشپزی(۱)
موضوع
مجموعه ها
افراد
- Dمحمود نظام مافی
اماکن
دوره
- D پس از قاجار